سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یادگار آل یاسین
قالب وبلاگ

هم آن است که چهره بی پیرایه اسلام، دیده و شناخته شود. دشمنان در طول چند قرن و دوستان نادان و غافل در زمانی درازتر، چهره نورانی اسلام را زشت کرده و به غرض یا به سلایق جاهلانه، به آن افزوده یا از آن کاسته اند. امروز هم اگر چه کژ فهمیها و سود طلبیها از سوی خودیها در کار تیره کردن تصویر اسلام است، ولی حقّاً تبلیغات دشمنان در این باره بسی بیش از آن است و آنان از راههای ظریف و موذیانه به این کار مشغولند... برادرانِ مسلمان! بر این اساس، کار بزرگ ما شناسایی اسلام و شناساندن آن و نیز آشنایی بیشتر با یکدیگر استاهانت اخیر دشمنان اسلام به ساحت نورانی رسول اعظم صلی الله علیه وآله وسلم واکنش های گسترده ای را در جهان اسلام در پی داشته است. حضرت آیت الله خامنه ای در برهه هایی که این اهانت ها رخ داده، علاوه بر هشدار نسبت به این روند خطرناک و تحلیل اهداف پشت صحنه این حوادث، راه کارهایی را برای مقابله با زنجیره پلید اهانت به اسلام و توقف آن مطرح کرده اند. در این مقاله مهم ترین راه کارهای مورد نظر رهبر معظم انقلاب برای مقابله با این زنجیره ی پلید ارائه می گردد.

بازشناسی درس های قولی و فعلی پیامبر اسلام

صهیونیستها و دولتهائی که زیر نفوذ صهیونیسم هستند، دستگاه استکبار و در رأس آنها آمریکای جنایتکار، وقتی میخواهند با امت اسلامی دربیفتند و با اسلام معارضه کنند، آماج حمله ی خودشان را نبی معظم و مکرم اسلام قرار میدهند. این به چه معناست؟ این به خاطر این است که یاد آن بزرگوار، نام آن بزرگوار، ولادت آن بزرگوار، هجرت آن بزرگوار، حکومت ده ساله ی آن بزرگوار در مدینه و یکایک اقدام و تعلیم و آموزش آن بزرگوار، امروز برای مسلمانها، اگر تدبر بکنند و تأمل بکنند، یک درس است؛ گشایشِ یک درِ بازی به سوی زندگی است. پیغمبر الهام بخش است برای امت اسلامی. چون این را میدانند؛ چون از بیداری امت اسلامی میترسند؛ چون از قدرت جامعه ی یک میلیارد و پانصد میلیونی مسلمان در سرتاسر عالم وحشت دارند، در مقابل پیغمبر صف آرائی میکنند. رحمة للعالمین را، منشأ عظیم ترین خیرات و برکات برای بشریت را در مطبوعاتشان، در زبان سیاستمدارانشان، در کتاب نوشتنهایشان، به وسیله ی مزدورانشان مورد اهانت قرار میدهند. این باید ما مسلمانها را بیدار کند؛ بفهمیم که در وجود پیامبر، در شخصیت پیامبر، در خاطرات زندگی پیامبر، در هجرت پیغمبر، در جهاد پیغمبر، در سیره ی پیغمبر، در درسهای قولی و عملی پیغمبر، چه گنجینه ی عظیمی برای مسلمانها نهفته است. ما از این گنجینه اگر استفاده کنیم، امت اسلامی به آنچنان موقعیتی خواهد رسید که نتوانند دیگر به او زور بگویند؛ نتوانند او را زیر فشار قرار بدهند؛ نتوانند او را تهدید کنند؛ این درس است برای ما.[1]

معرفی چهره بی پیرایه اسلام

مهم آن است که چهره بی پیرایه اسلام، دیده و شناخته شود. دشمنان در طول چند قرن و دوستان نادان و غافل در زمانی درازتر، چهره نورانی اسلام را زشت کرده و به غرض یا به سلایق جاهلانه، به آن افزوده یا از آن کاسته اند. امروز هم اگر چه کژ فهمیها و سود طلبیها از سوی خودیها در کار تیره کردن تصویر اسلام است، ولی حقّاً تبلیغات دشمنان در این باره بسی بیش از آن است و آنان از راههای ظریف و موذیانه به این کار مشغولند... برادرانِ مسلمان! بر این اساس، کار بزرگ ما شناسایی اسلام و شناساندن آن و نیز آشنایی بیشتر با یکدیگر است.[2]

وحدت حول وجود رسول اعظم اسلام بر ضد دشمنان اسلام

وجود مقدس نبی مکرم و رسول اعظم اسلام، مهمترین نقطه ی ایجاد وحدت است. قبلاً هم این را عرض کردیم که دنیای اسلامی می تواند در این نقطه به هم پیوند بخورد؛ اینجا، جایی است که عواطف همه ی مسلمانها در آنجا متمرکز می شود؛ این، کانون عشق و محبت و دنیای اسلام است. حالا شما ببینید قلمهای پول گرفته ی از صهیونیست ها، همین کانون را مورد توجه قرار می دهند و به آن اهانت می کنند؛ برای اینکه اهمیت اهانت به امت اسلامی و تحقیر دنیای اسلام، کم کم از بین برود. این، نقطه ی اصلی است؛ سیاستمداران، نخبگان علمی و فرهنگی، نویسندگان، شعرا و هنرمندان ما روی این نقطه تکیه کنند و همه ی مسلمانها با این شعار به هم نزدیک شوند. موارد مورد اختلاف را در نظر نگیرند، یکدیگر را متهم نکنند، یکدیگر را تکفیر نکنند و یکدیگر را از حوزه ی دین خارج نکنند. دلها در سراسر امت اسلامی، به یاد پیامبر و به عشق پیغمبر طراوت پیدا می کند؛ همه ی ما دلباخته و عاشق آن بزرگواریم.[3]

این رفتارهای نامعقول و کین توزانه بر ملتهای مسلمان حجت را تمام کرده و به بیداری اسلامی کمک رسانده است. امروز چه بخواهند و چه نخواهند حرکتی عمیق و ریشه دار در دنیای اسلام آغاز شده است و همین حرکت است که در زمان متناسب خود به استقلال و عزت و حیات دوباره ی امت اسلامی خواهد انجامید.

این یک مقطع تاریخی تعیین کننده است. نخبگان و علماء و روشنفکران وظیفه ی سنگینی در این مقطع بر دوش دارند. هرگونه ضعف و سست عنصری و غرضورزی و کوتاهی آنان میتواند به فاجعه منتهی شود. علمای دین در برابر اختلاف افکنی مذهبی ساکت ننشینند؛ روشنفکران در دمیدن روح امید در جوانان کوتاهی نکنند؛ سیاستمداران و زمامداران، مردم خود را در صحنه نگهدارند و به آنان تکیه کنند؛ دولتهای اسلامی همبستگی میان خود را تقویت کنند و از این قدرت حقیقی در برابر تهدید سلطه گران بهره مند شوند.[4]

توجه به پشت صحنه اهانت ها و اغراض عاملان آن

پشت صحنه ی این حرکات شرارت بار چیست و کیست؟ مطالعه ی این روند شرارت که در این سال ها با عملیات جنایت بار در افغانستان و عراق و فلسطین و لبنان و پاکستان همراه بود، تردیدی باقی نمی گذارد که طرّاحی و اتاق فرمان آن در دستان سران نظام سلطه و اتاق فکرهای صهیونیستی است که از بیشترین نفوذ بر دولت آمریکا و سازمان های امنیتی و نظامی آن و نیز بر دولت انگلیس و برخی دولت های اروپائی برخوردارند.[5]

پشت صحنه ی این حرکت شرارت بار، سیاست های خصمانه ی صهیونیسم و امریکا و دیگر سران استکبار جهانی است که به خیال باطل خود می خواهند مقدسات اسلامی را در چشم نسل های جوان در دنیای اسلام از جایگاه رفیع خود فروافکنده و احساسات دینی آنان را خاموش کنند. اگر از حلقه های قبلی این زنجیره ی پلید، یعنی سلمان رشدی و کاریکاتوریست دانمارکی و کشیش های امریکایی آتش زننده ی قرآن حمایت نمی کردند و ده ها فیلم ضد اسلام را در بنگاه های وابسته به سرمایه داران صهیونیست سفارش نمی دادند، امروز کار به این گناه عظیم و غیر قابل بخشش نمی رسید.[6]

پرهیز از درگیری اسلام با مسیحیت

ماجرای 11 سپتامبر بهانه ی حمله به افغانستان و عراق را به رئیس جمهور جنایت کار وقت آمریکا داد و او اِعلان جنگ صلیبی کرد و همان شخص بنابر گزارش ها، اعلام کرده است که این جنگ صلیبی با ورود کلیسا به صحنه، کامل شد. هدف از اقدام نفرت انگیز اخیر (قرآن سوزی) آن است که از سوئی مقابله با اسلام و مسلمانان در جامعه ی مسیحی به سطوح همگانی مردم کشیده شود و با دخالت کلیسا و کشیش، رنگ مذهبی گرفته و پشتوانه ئی از تعصبات و تعلقات دینی بیابد، و از سوی دیگر ملت های مسلمان را که از این جسارت بزرگ به خشم آمده و جریحه دار می شوند از مسائل و تحولات دنیای اسلام و خاورمیانه غافل سازد.[7]

همه باید بدانیم که حادثه ی اخیر ربطی به کلیسا و مسیحیت ندارد و حرکات عروسکی چند کشیش ابله و مزدور را نباید به پای مسیحیان و مردان دینی آنان نوشت. ما مسلمانان هرگز به عمل مشابهی در مورد مقدسات ادیان دیگر دست نخواهیم زد. نزاع میان مسلمان و مسیحی در سطح عمومی، خواسته ی دشمنان و طراحان این نمایش دیوانه وار است و درس قرآن به ما، در نقطه ی مقابل آن قرار دارد.[8]

مطالبه مجازات اهانت کنندگان از سران امریکا

طرف مطالبه ی همه ی مسلمانان، امروز دولت آمریکا و سیاست مداران آنند. آنها اگر در ادعای دخالت نداشتن خود صادقند باید عوامل اصلی این جنایت بزرگ و بازیگران میدانی آن را که دل یک و نیم میلیارد مسلمان را به درد آورده اند، به گونه ئی شایسته به مجازات برسانند.[9]

ما اصرار نداریم اثبات جرم برای کسانی یا مسئولانی و دست اندرکارانی بکنیم، امّا رفتار و شیوه ی سردمداران استکبار، سیاستمداران امریکا و برخی کشورهای اروپایی، موجب شده است که انگشت اتّهام از سوی ملّتها به سمت آنها دراز بشود. باید خودشان را تبرئه کنند. باید ثابت کنند که در این جرم بزرگ شرکت ندارند. اثبات هم با این نمیشود که به زبان چیزی بگویند، باید عملاً این را اثبات کنند، باید جلوی این تجاوزها را بگیرند؛ البتّه نخواهند گرفت. [10] متهم اول در این جنایت، صهیونیسم و دولت امریکا است. سیاستمداران امریکا اگر در ادعای دخالت نداشتن خود صادقند، باید عاملان این جنایت شنیع و پشتیبانان مالی آن را که دل ملت های مسلمان را به درد آورده اند، به مجازات متناسب با این جرم بزرگ برسانند.


[ شنبه 91/7/1 ] [ 8:0 صبح ] [ میثم ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

التماس دعا
آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 1
کل بازدیدها: 28550